- پهن پا زدن
- سرگین ستوران که برابر آفتاب گسترده باشند برای خشک شدن با پا گردانیدن، بیکار بودن ولگردی کردن
معنی پهن پا زدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه پهن پا زندظنکه سرگین سم داران راکه برابر آفتاب گسترده باشند برای خشک شدن با پا بگرداند، بیکار ولگرد
چشم پوشیدن، رها کردن، بدور افکندن
انبساط: امتهادپهن وا شدن گوسفند در چراگاه
عمل پهن پازن با پا گردانیدن سرگین ستوران برای خشک شدن، بیکاری ولگردی
کنایه از ترک کردن، اعراض کردن، رو گرداندن، رد کردن و ترک گفتن چیزی، برای مثال غایت آرزو چو دست نداد / پشت پایی زدم بیاسودم (ابن یمین - ۴۷۶)